والدین به ظاهر مهربان و یا همان والدین وابسته با محبت بیش از حد و نگرانی هایی که در مورد فرزند خود دارند باعث می شوند که فرزندشان در جامعه و زندگی شخصی به مشکلات زیادی برخورد کند. بطوریکه حتی راه و توان مقابله با آن ها را ندارد و ما می گوییم که والدین به ظاهر به فرزند خود محبت می کنند.
والدین به ظاهر مهربان با فرزند خود به گونههای مختلفی رفتار میکنند. حساسیت زیادی نسبت به فرزندشان دارند که زندگی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. این والدین ویژگیهای مخصوص به خود را دارند که با نحوه برخوردشان می توان این ویژگی ها را تشخیص داد. این افراد علاوه بر خود، به فرزندشان نیز آسیب می رسانند. بعضی از مسائل ممکن است باعث ایجاد این نوع از رفتار در والدین شود که می توان با راهکارهایی مناسب آن را کنترل کرد.
تشخیص والدین به ظاهر مهربان
اختلالات شخصیت یکی از بیماری های است که اگر در والدین وجود داشته باشد می تواند سایر اعضای خانواده مخصوصا فرزندان آن خانواده را تحت تاثیر قرار دهد. شخصیت وابسته در والدین نیز به فرزندان آسیب زده و موجب بروز مشکلاتی در میان تعاملات خانواده خواهد شد.
همه کارهای فرزندشان را خودشان انجام میدهند
این افراد از زمان به دنیا آمدن نوزاد همه کارهای او را مانند غذا دادن، لباس پوشاندن و حضور در کنار او تا زمان خواب را خودشان انجام میدهند. همچنین اجازه نمیدهند کسی به آنها کمک کند. زمانی که کودک بزرگتر می شود و قادر به انجام بعضی از کارها می باشد نیز ترجیح می دهند باز هم خودشان کارهایش را انجام بدهند.
والدین وابسته همیشه در کنار فرزند خود هستند
همیشه در کنار کودکشان حضور دارند و اصلا دلشان نمیخواهد که از لحاظ فیزیکی از او دور شوند. هیچ وقت او را برای انجام دادن کاری دست کسی نمی سپارند. خیلی از کارها را به دلیل این که نمی توانند در کنار فرزندشان باشند رها می کنند.
فرزند تصمیم گیرنده نهایی است
در این خانوادهها به علت ترس از فاصله گرفتن فرزندشان از آنها بدون هیچ مخالفتی خواسته او را قبول می کنند. اجازه می دهند که فرزند تصمیم گیرنده باشد. حتی اگر این تصمیم اصلا به نفعش نباشد و فکر می کنند که به فرزند خود محبت می کنن.
همیشه نگران فرزندشان هستند
همیشه نگران فرزندشان هستند و فکر میکنند ممکن است اتفاقی برای فرزندشان رخ دهد. حتی وقتی که او به سن نوجوانی و جوانی هم رسیده باشد و احتیاج به استقلال داشته باشد این نگرانی وجود دارد. به محض این که از در خانه بیرون می روند، فکر می کنند که اتفاق بدی برای او خواهد افتاد و مدام با او در تماس هستند.
نگرانی مداومی که در رابطه با فرزندشان دارند میتواند سلامت روانی آنها را به خطر بیندازد. بعد از این که فرزندشان کم کم استقلال پیدا کند و زندگی جدایی را تشکیل بدهد به شدت دچار تنهایی میشوند. این موضوع ممکن است بیماریهای روانی و جسمی زیادی را به وجود بیاورد.
آسیبهای والدین وابسته به فرزندشان
اعتماد به نفس پایین
اعتماد به نفس این افراد به این دلیل که مسئولیتی به آنها داده نشده و بیشتر کارها را خود خانواده انجام دادهاند پایین میباشد. همیشه خانواده در کنار آنها حضور دارند حتی در مواقعی که دوستانشان در کنارشان هستند. ممکن است این قضیه باعث شود که از سوی همسن و سالان بازخوردهایی دریافت کنند که اعتماد به نفس آنها را به شدت تهدید کند.
استقلال یافتن دشوار
علاوه بر مخالفت والدین برای استقلال یافتن فرزندشان این کار به خودی خود برایشان دشوار است. همیشه عادت داشتهاند که خانواده کارهایشان را انجام دهند و همه چیز فراهم باشد. والدین در همه مراحل زندگی حضور داشتهاند و او به این وضعیت عادت کرده است. در صورت نبودن آنها توانایی انجام بسیاری از کارها را ندارد. این افراد در زندگی شخصی هم دچار مشکل میشوند و دخالتهای بسیار زیاد والدین در زندگی مشترکش دیده میشود
صبر و تحمل بسیار پایین از جمله آسیبهای وارده والدین وابسته به فرزندنشان
این افراد اصلا نمیتوانند برای چیزی که میخواهند صبر کنند. به دلیل اینکه هرچیزی که میخواستند، والدین (از محبت زیاد) به سرعت در اختیار آنها قرار دادهاند و سریع به نیازشان پاسخ داده شده است. یاد نگرفتهاند برای چیزی که میخواهند صبر کنند
نمیتوانند والدین خوبی باشند
همه افراد، خانواده خود را الگویی برای تربیت فرزندشان و حضور در زندگی مشترک قرار میدهند. اگر والدین این افراد وابسته باشند و محبت های زیادی به فرزند کنند آنها نیز به شدت وابسته میشوند. یا برای اینکه از این شیوه تربیتی فرار کنند و فرزندشان حس آنها را تجربه نکند بیش از حد او را به حال خودش رها میکنند. اصلا در کارهایش شرکت نمیکنند و زمان کمی را در کنارش هستند. این رفتار ها میتواند آسیبهای دیگری را به همراه داشته باشد.
انتظار بیتوجهی از کسی ندارند
کودکان این والدین همیشه زمینههای فراوانی برای بروز آسیب دارند. آنها همیشه در مرکز توجه خانواده بودند. پس اصلا انتظار ندارند که بقیه افراد به او بیتوجهی کنند یا او را در نظر نگیرند. پس تا این اتفاق برایش رخ دهد به شدت از لحاظ روانی دچار تعارض میشود و مشکلاتی برایش به وجود میآید.