“مدیر و مدیریت”

براي واژه مديريت تعريف هاي بسيار گوناگوني ارائه شده است هر صاحب نظري در مبحث مديريت، تعريف ويژه خود را

از مديريت دارد.

برخي مديريت را استفاده موثر از منابع و بکارگيري نيروي انساني جهت رسيدن به هدفي خاص تعريف کرده اند و برخي نيز

هنر انجام دادن کار به وسيله ديگران را مديريت ناميده اند. گروهي معتقدند مديريت ، هماهنگ نمودن منابع مادي و انساني

براي نيل به اهداف مي باشد و بسياري از تعريف هاي ديگر که واژه هايي نظير افزايش کارايي ، هدايت و ترکيب علم و هنر را

به تعريف هاي فوق اضافه نموده اند.

اما مي توان گفت که در تمامي آن ها يک نکته مشترک است که مديريت منابع مالي و انساني را با هم نقل کرده اند در صورتي

که مديريت منابع مالي نيز خود به تنهايي وجود دارد و کاربردهاي بسياري را نيز دارد و مديريت منابع انساني در آن دخيل نيست.

اما هدف ما در اينجا بيشتر بحث روي منابع مالي و انساني با همديگر است.

لذا تعريف خود را از مديريت با ترکيب برخي از تعريف هاي زیبای مديريت در زير بیان می کنیم :

مدیریت :

مديريت به کارگيري علم و هنر در هماهنگي و هدايت منابع مالي يا انساني و يا هردو ، در رسيدن به هدف با حداکثر کارايي است.

شخصي که عهده دار مديريت است را مدير مي نامند. در تعريف فوق از ترکيب علم و هنر استفاده نموده ايم چرا که معتقدم

مديريت ترکيبي از علم و هنر مي باشد که بخش علم آن همان فراگيري دانش مديريت از طريق آموزش است و بخش هنر آن

پياده سازي اين دانش در عمل مي باشد.بخش هنر نيز خود نيازمند کسب تجربه عملي و هنري ذاتي است.

تعریف رهبری:

به زبان ساده رهبری به معنای تاثیرگذاشتن روی دیگران، نفوذ در دل آنها و همراه ساختن آنها می باشد. بنابراین زمانی که دیگران

به دلخواه خود و نه از روی اجبار، از شما پیروی می کنند و با شما همراه می شوند، شما در حال رهبری کردن هستید.

براین اساس عنصر کلیدی این تعریف، نفوذ در دل دیگران می باشد. یعنی دیگران رهبر را دوست دارند، او را می پسندند و

چون قبولش دارند،از وی پیروی می کنند. آنها از وی الهام می گیرند و باور دارند که او می تواند آن ها را به خواسته هایشان

نزدیک تر کند.

تفاوت رهبر و مدیر چیست؟

قبل از بیان تفاوت ها باید به نقش رهبری و مدیریت اشاره داست چرا که  یک نفر می تواند همزمان هم رهبر باشد و هم مدیر و

در هر یک قوی یا ضعیف باشد و حالت ایده ال آن است که یک مدیر بتواند خودش را به سطح یک رهبر ارتقا دهد.

در ادامه به چند تفاوت اصلی رهبر و مدیر اشاره می شود:

 

1- قدرت رهبر از محبوبیت و مقبولیت میان مردم حاصل می شود :

*معمولا مدیران قدرت خود را از سلسله مراتب رسمی تعریف شده در سازمان یا عرف های تعریف شده جامعه می گیرند ،

اما رهبری فراتر از قوانین و عرف است.

*رهبری به معنای نفوذ در دل دیگران و جلب حمایت و همکاری افراد است. یعنی رهبر قدرت خودش را از مقبولیت و محبوبیت

میان دیگران بدست می آورد. طبق این استدلال ممکن است رهبری داشته باشیم که لزوما نقش تعریف شده مدیریتی نداشته باشد

ولی به دلیل مقبولیت زیادی که میان همگان دارد به رهبری بپردازد،یا معلمی که شاگرد خود را با استفاده از نقش رسمی خود به

کاری وادار می کند در حال مدیریت است ولی اگر کاری کند که شاگردش با میل و علاقه خود به حرف او گوش کند در حال رهبری

می باشد.

2- کار رهبر ایجاد تحول است :

معمولا مدیر به دنبال استفاده بهینه و کارامد از شرایط موجود است. بنابراین مدیران به دنبال تغییرات اساسی نیستند ، اما

کار رهبران ایجاد تحول در شرایط فعلی است. رهبران چشم اندازی ارزشمند و باشکوه تعریف می کنند و دیگران را در جهت

رسیدن به این چشم انداز انگیزش می کنند.

رهبران با اینکار شرایط فعلی را به شدت دگرگون می کنند اما مدیران به هدف گذاری ساده بسنده می کنند.

3 – رهبران احساس پیروان را درگیر می کنند :

مدیران معمولا از روی منطق وظایف تعیین شده دیگران را برای آنها توضیح می دهند، اما کار رهبران اساسا متفاوت است.

رهبر عمدتا با استفاده از انگیزش و تهییج هیجانی پیروان در آنها شور و اشتیاق برای حرکت به سمت اهداف را ایجاد می کند.

به دلیل همین ویژگی توجه به احساسات دیگران است که دیگران رهبران را دوست دارند و از آن ها پیروی می کنند.

البته این امر به معنی آن نیست که رهبران کارهای منطقی نمی کنند. بلکه آنها از منطق نیز طوری استفاده می کنند که

احساسات پیروان را با خود همراه سازند.

 4 – رهبران به چرایی کارها توجه دارند :

مدیران بیشتر به دنبال انجام درست کارها هستند و رهبران به دنبال انجام کارهای درست.

مدیران برای دیگران چگونگی انجام درست کارها را توضیح می دهند اما رهبران اول به دنبال این هستند که بدانند چرا باید کارهای

خاصی انجام شود.

رهبران وقتی چرایی انجام کارها را متوجه شوند، بدون توجه به سختی و دشواری آن، دیگران را برای انجام آنها هدایت و انگیزش

می کنند و می دانند که چگونگی انجام این کارها را پیدا خواهند کرد.

5 – رهبران روی تعهد دیگران حساب می کنند :

کار مدیر : کنترل کردن دیگران و تنبیه و تشویق آنها با استفاده از قدرت رسمی است تا کارها انجام شود.

مدیران با اینکار به دنبال بالابردن اطاعت پذیری افراد هستند اما رهبران می دانند که جلب تعهد افراد، اثربخش ترین راه ،

جلب همکاری آنان است. رهبران این کار را با رفتار درست با دیگران و حمایت از عملکرد و استعدادهای آنها انجام می دهند.

به این ترتیب پیروان به رهبر علاقمند می شوند و به وی متعهد می شوند.

نگارنده : دکتر محمد بلوکی

برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید

کلینیک روانشناختی راز خوشبختی :

https://razekhoshbakhti.com/%d8%a8%db%8c%d9%85%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1%db%8c%d8%aa%db%8c/

آپارات :

https://www.aparat.com/v/SaWms/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *