چگونه وابستگی کودک را کم کنیم؟
وابستگی کودکان مادری می گوید، نیمه های سال تحصیلی را پشت سر گذاشته ایم، با این حال دختر کلاس چهارمی من هنوز صبح ها برای جدایی از من، کنار آمدن با موقعیت های جدید و آرام کردن خود پس از یک ناراحتی مشکل دارد. گاهی اوقات او نیاز دارد که کلاسش را ترک کند تا آرام بگیرد. این امر باعث ایجاد انواع مشکلات اجتماعی برای او نیز می شود.
همه ی انسان ها به نوعی در دوره ای از زندگی به چیزهای مختلف یا اشخاص خاصی وابسته می شویم و وابستگی کودک به مادر نیز اولین وابستگی ما در این دنیاست. این وابستگی در کودک به صورت غریزی برای بقا نهادینه شده است.
تا اینجای کار همه چیز سر جای خودش قرار دارد و نیاز به درمان روانشناختی ندارد اما، گاهی اوقات فرد به چیز یا شخص خاصی به شکل غیر طبیعی یا بیش از حد وابسته می شود. از شایع ترین اختلالات دوران کودکی، وابستگی شدید کودک به والدین، خصوصا مادر می باشد که عواقب نامطلوبی را برای زوجین و همچنین خود کودک به همراه خواهد داشت. اما این وابستگی از کجا سرچشمه می گیرد و چطور باید برای کاهش وابستگی مادر به کودک تلاش کنیم؟
چرخه وابستگی کودک و مادر را در هم شکنید
وابستگی کودکان در شکلگیری یک رابطه وابسته، مادر نقش پررنگی دارد. وابستگی همانند یک چرخه تکرار میشود. دانستن عواملی که باعث تداوم این چرخه میشوند، به درهم شکستن آن کمک میکند. این چرخه در اوایل تولد به دلیل ناقص بودن فرایند مدیریت هیجان کودک شکل میگیرد. این جمله به این معناست که کودکان کم سن و سالتر، معمولا به جای انطباق با موقعیتهای جدید و مدیریت احساسات، به آغوش گرم مادر پناه میبرند.
به طور مثال زمانی که کودک به دلیل دعوا با همبازیهایش، احساس خشم میکند، گریان مادرش را بغل میکند، اما فرض کنید همین کار را یک نوجوان ۱۵ ساله انجام دهد! عجیب به نظر میرسد نه؟ زیرا در حالت معمول با بزرگتر شدن کودک و رشد مهارتهای مختلف در او، آغوش مادر جای خود را به مهارتهای کنترل هیجان میدهد.
در صورتی که این چرخه وابستگی را مدام تقویت کنید، فرصتهای مهمی را برای پیشرفت از وابستگی عاطفی به خودکفایی از کودک میگیرید. پس در قدم اول نیاز است، رفتارهای تقویتکننده این چرخه وابستگی را شناسایی کرده و سپس چرخه را بر هم بزنید! به طور مثال: اگر هر یک باری که فرزندتان با همسالانش دعوا میکند شما به جای او از حقش دفاع کنید و مشکلش را حل کنید، چرخه وابستگیاش را تقویت میکنید.
این کار ممکن است باعث شود، فرزندتان در ۲۵ سالگی پس از دعوا با مدیرش در محل کار هم نتواند به تنهایی مسئله را حل کند و از شما بخواهد برای گرفتن حق و حقوقش به شرکت مراجعه کنید.
علت وابستگی کودک به مادر
وابستگی کودکان وابستگی بیش از حد کودک به مادرش، دو دلیل عمده می تواند داشته باشد. دلیل اول وجود اضطراب جدایی در کودک و دلیل دوم داشتن اضطراب اجتماعی است. در هر دو صورت کودک باید درمان روانشناختی مناسب را در اسرع وقت دریافت کند تا وابستگی او به مادرش کاهش یابد. در این بخش وابستگی ای که به دلیل اضطراب جدایی در کودک ایجاد می شود را بررسی می کنیم.
برای اختلال اضطراب جدایی کودک، دلایل مختلفی را می توان برشمرد. گاهی اوقات این اضطراب دلیل بیولوژیکی و ژنتیکی دارد و فعالیت دستگاه عصبی کودک باعث ایجاد این احساس وابستگی شدید شده است. گاهی اوقات نیز دلایل خانوادگی دارد. مثلا خانواده ای که تنها یک والد در آن وجود دارد یا خانواده ای که بسیار در هم تنیده و وابسته هستند. یا حتی خانواده هایی که زندگی پر تنش و پر استرسی دارند یا از دست دادن یکی از نزدیکان کودک در خانواده که می تواند اضطراب جدایی و وابستگی را به همراه داشته باشد. دلیل بعدی به ویژگی های شخصیتی کودک مربوط می شود مثلا کودکانی که درونگرا یا خجالتی باشند، بیشتر در معرض وابستگی بیش از حد به مادر یا پدر خود قرار می گیرند.
گاهی وقت ها هم رفتار خود والدین می تواند این وابستگی را در کودک تشدید کند. مثلا والدینی که به کودک استقلال کافی نمی دهند، باعث می شوند که کودک، حتی در سنین بالاتر هنگامی که برای مدت کوتاهی از والدین خود دور باشد دچار اضطراب و استرس شود. به همین علت، رفتار خانواده نیز می تواند دلیل این وابستگی ها شناخته شود.
وابستگی کودک به مادر و راه های درمان آن
وابستگی بیش از اندازه کودک به والدین، که از اضطراب جدایی نشات می گیرد، معمولا از سنین پایین آغاز می شود و در سنین مهد کودک و مدرسه تشخیص داده می شود. البته اضطراب جدایی در 3-4 دقیقه اولیه پس از جدا شدن از والدین امری کاملا طبیعی است که نشانه سلامت روان کودک و دلبستگی سالم او به والدینش است اما اگر این اضطراب از این زمان طولانی تر شود و به شکل مزمن در آید، باعث ایجاد مشکل خواهد شد و نیاز به درمان دارد.
وابستگی کودکان وابستگی بیش از حد کودک به مادر یا پدر، می تواند علائم کلامی و جسمی نیز داشته باشد. مثلا کودکی که چنین شرایطی را دارد، هنگام جدا شدن از والدین، سردرد یا دل درد می گیرد یا حتی دچار حالت تهوع و استفراغ می شود. ممکن است ترس خودش را فریاد بزند یا با التماس بیان کند یا پا به زمین بکوبد. حتی کودک از شب قبل دچار کابوس هایی با موضوع جدا شدن از والدین می شود. برای این که به این وضعیت دچار نشوید، باید از 6 ماهگی کودک را به تنهایی عادت دهید وگرنه در 3-4 سالگی، کودک به شدت وابسته به مادر خواهد شد و جدا کردن او از مادرش حتی برای مدت کوتاهی کار دشواری می شود.
کاهش وابستگی کودک
ترس کودک را درک کنید. و واقعی بودن اضطراب او را بپذیرید. و حواستان باشد که به هیچ وجه او را به خاطر جمع گریز بودن سرزنش نکنید. اگر به طور مستقیم این موضوعات را به او گوشزد کنید مثلا به او بگویید. ” چرا سلام نمیدی به بقیه، چرا همش به من چسبیدی، برو درست حسابی سلام کن باهاشون و ….” باعث می شود. که اعتماد به نفس کودک تخریب شده و وابستگی او تشدید شود. بنابراین برای کاهش وابستگی کودک از این کار جلوگیری کنیم.
بدون اطلاع دادن به کودک، او را در جمع رها نکنید. قبل از این که بخواهید او را تنها بگذارید. به زبان ساده برایش توضیح بدهید. که چه کارهایی در نبود شما می تواند انجام دهد. و به او احساس امنیت و آرامش بدهید. توجه داشته باشید. که درصورت تنها گذاشتن کودک بدون اطلاع قبلی، دیگر هیچ گاه به شما اعتماد نخواهد کرد. و به همین علت، دائما به شما می چسبد.
کودکی که همیشه به شما وابسته بوده. وقتی که می خواهید او را از خود جدا کنید. به سادگی قبول نخواهد کرد. و به گریه کردن و یا داد کشیدن متوسل خواهد شد. در این شرایط آرامش خودتان را حفظ کنید. و برای خود کودک هم که شده. تصمیم خود را عوض نکنید.
وقتی فرزند شما در مهمانی ها یا دیگر دورهمی ها با دیگران دوست می شود. و بازی می کند یا به هر نحوی رفتار مستقلی از خودش نشان می دهد. او را تشویق کنید و از او تعریف و تمجید به عمل بیاورید. حتما هم نیاز نیست. کادو برای او بخرید، تشویق کلامی و گفتن جمله های ساده ای مثل ” آفرین که سلام دادی” یا “دیدین چه پسر خوبی شده. دیشب تنها خودش رو تخت خوابیده بود.” می تواند تاثیر زیادی روی شکل گیری استقلال در کودک ایفا کند.