چرا کودکان دروغ می گویند؟
اولین راه برای مقابله با دروغگویی در کودکان این است که عواملی دروغگویی شناسایی شود. درباره علت دروغگویی در کودکان میتوان به عوامل زیر اشاره کرد:
1.عدم تشخیص خیال از واقعیت موجب میشود فکر کنیم کودکان دروغ میگویند:
خیلی از بچههای زیر شش سال قادر نیستند حقیقت را خیالتشان تشخیص دهند. آنها فکر میکنند هر چه در خیال و تصور به ذهنشان خطور میکند، واقعی است. مثلا یک کودک دو ساله به راحتی میتواند اسباببازی دوستش را بردارد و بگوید مال خودم است. این رفتار را به خاطر دروغگویی انجام نمیدهد، بلکه هنوز تصوری از مفهوم مالکیت ندارد و فکر کند چیزی که دوست دارد میتواند متعلق به خودش باشد. به علاوه ممکن است یک کودک سه یا چهار ساله، چیزی را که در خیال خود میبیند به عنوان یک اتفاق واقعی برای شما تعریف کند. چنین تخیلاتی برای این کودک، عین واقعیت هستند.
2.نداشتن توجه و تمرکز کافی باعث درغگویی در کودکان میشود:
بسیاری از بچهها توجه و تمرکز کافی ندارند و یادشان نمیماند که چه کار کردهاند. بازهی توجه بچهها خیلی کمتر از بزرگسالان است. نمیتوان از یک کودک انتظار داشت یادش مانده باشد که دیروز چه کارهایی با جزییات انجام داده است. بنابراین اگر فرزندتان نتوانست در مورد دو سه روز قبل، حقیقت را به شما بگوید، نگران نباشید، این مساله بیشتر از حافظه ضعیف بچهها در مقابل بزرگسالان نشات می گیرد.
3.نیاز به جلب توجه، بچهها را دروغگو میکند:
دلیل دیگر دروغ گفتن کودکان، نیاز به جلب توجه است. معمولا بچههایی که پدر و مادر یا سایر بزرگسالان نزدیک به آنها توجه کافی نمیکنند. به رفتارهای مخرب رو میآورند. یکی از این رفتارهای مخرب، درغگویی است. به همین دلیل اگر متوجه شدید مدتی است که فرزندتان در موقعیتهای مختلف به شما دروغ میگوید، این احتمال را مطرح کنید که شاید مورد بیتوجهی شما قرار گرفته و میخواهد به این طریق جلب توجه کند. در چنین مواردی توجه به رفتارهای مثبت کودک، تاثیر زیادی در دروغ گفتن کودک دارد.
4.الگو پذیری از والدین و اطرافیان موجب دروغگویی در کودکان میشود:
خیلی از ما پدر و مادرها نمیدانیم که به طور ناخودآگاه، الگوی کودکان برای دروغگویی هستیم. مثلا فرض کنید کسی در خانه را میزند و شما میگویید که خانه نیستم یا پشت تلفن به کس دیگری میگویید در راه هستید اما هنوز حرکت نکردهاید. این موارد خیلی ساده یعنی آموزش دروغگویی. سعی کنید خودتان در هر شرایطی حقیقت را بگویید و تبعات آن را بپذیرید تا فرزندتان هم یاد بگیرد همیشه راست بگوید.
5.تحت فشار قرار گرفتن کودک برای بیان جزئیات، بچهها را دروغگو میکند:
تصور کنید کودکی هستید که مادر یا پدرش او را برای انجام کاری مواخذه میکنند و تلاش میکنند به اصطلاح حرف راست را از دهان یک کودک بیرون بکشند. آنها یک ساعت شما را بازخواست میکنند تا برای خوردن چند شکلات یا شکسته شدن یک گلدان توضیح بدهید. در چنین شرایطی یک از مکانیزمها دفاعی کودک برای فرار کردن و زیر بار این حجم از فشار و استرس این است که حقیقت را پنهان کند. در این صورت، مجبور به تحمل این همه فشار و استرس نیست.
کودکان برای جلوگیری از مشکل دروغ میگویند
بیشتر اوقات کودکان برای جلوگیری از دردسر دروغ میگویند. بگذارید بگوییم آنها خودشان را پشت دروغ خود پنهان کردهاند زیرا کاری کردند که نباید انجام میدادند. شاید آنها قانونی را زیر پا گذاشتند، یا کاری را که قرار بود انجام دهند، انجام ندادهاند. اگر به جای تحمل عواقب کار خود راه دیگری ندارند، برای جلوگیری از گرفتاری دروغ میگویند. دلیل اصلی دروغ گفتن بچهها این است که آنها راهی دیگر برای مقابله با یک مشکل یا درگیری را ندارند. گاهی اوقات این تنها راهی است که آنها برای حل مشکل خود میدانند. این یک مهارت بقا است، البته یک مهارت معیوب.
6.ترس از والدین و تنبیه و سرزنش، دروغگوهای کوچک تربیت میکند:
یکی از شیوههای تربیتی والدین استفاده از تنبیه است تا نشان دهند یکی از رفتارهای کودک، مناسب نبوده و سعی میکنند با تنبیه مانع از تثبیت رفتارهای ناپسند شوند. اما گاهی همین روشهای تنبیهی باعث تقویت رفتار میشود. تنبیههای شدید بدون درنظر گرفتن خطایی که انجام شده یا نداشتن ترحم و گذشت نسبت به بعضی خطاهای کوچک، اعتماد به نفس بچهها را زیر سوال میبرد و حتی باعث میشود وقتی کار خطایی انجام داده به دلیل ترس از تنبیه یا سرزنش والدین، دروغ بگوید و مسئولیت اشتباهش را قبول نکند.
کودکان برای جلوگیری از مشکل دروغ میگویند
بعضی اوقات بچهها از دروغ به عنوان راهی برای جدا نگه داشتن بخشی از زندگی خود از والدین استفاده میکنند. در روانشناسی ما به این تمایز شخصیتی میگوییم که کاملا طبیعی است.
در بعضی مواقع حتی ممکن است اینگونه به نظر برسد که آنها دروغهای بیموردی درباره چیزهای پیش پا افتاده میگویند. این کار میتواند برای والدین گیج کننده باشد. و البته، وقتی کودکان فکر میکنند که قوانین خانه بسیار سختگیرانه است و تصمیم میگیرند که از آنها سرپیچی کنند، دروغ میگویند.
برای مثال در نظر بگیرید شما یک جوان ۱۶ ساله دارید که اجازه استفاده از لوازم آرایش را ندارد، اما همه دوستانش از آن استفاده میکنند. بنابراین بیرون از خانه آرایش میکند و در مورد آن به شما دروغ میگوید. دروغ گفتن ممکن است به راهی تبدیل شود که شما باور کنید او از قوانین شما پیروی میکند و هنوز هم کارهای معمول نوجوانان را انجام میدهد.
7.کمبود محبت کودکان را دروغگو بار میآورد:
کمبود محبت نه تنها باعث مشکلاتی مثل کمبود اعتماد به نفس، عدم خودباروی، شبادرای، اختلالات یادگیری، مشکلات رفتاری و… میشود بلکه موجب دروغ گفتن در کودکان می شود. چنین بچههایی معمولا نمیتوانند به صورت مثبت و با رفتارهای خوب خود توجه بزرگترها را جلب کنند، به همین دلیل به رفتارهای منفی و خرابکارانه رو میآورند و به این طریق تلاش میکنند توجه والدین را به خود جلب نمایند. حتی اگر نتیجه این چنین توجهی، تنبیه کودک باشد، بچهای که کمبود محبت دارد، این تنبیه را به بیتفاوتی والدین ترجیح میدهد.
8.نشان دادن استقلال و کنترل والدین، باعث دروغ گفتن کودکان میشود:
گاهی هیچ یک از مواردی که در بالا گفتیم وجود ندارند و کودک به خاطر اینکه استقلال خود را نشان دهد و والدین را کنترل کند، دروغگو می گوید. بعضی والدین بسیار حساس هستند و سریع عصبانی میشوند. ذهن باهوش بچهها را نادیده نگرید. آنها بعد از چند بار تکرار، متوجه الگوی رفتاری شما میشوند و سعی میکنند با کارهای خود، شما را کنترل کنند. درست مثل کودکی که برای عصبانی کردن مادرش غذا نمیخورد یا ادرارش را نگه میدارد.
بیشتر بخوانید: لکنت زبان
9.بیان ترسهای احتمالی و پنهانی، عامل دیگر دروغگویی کودکان است:
گاهی کودک حرفهایی میزند که حقیقت ندارند. مثلا وقایعی را تعریف میکند که در واقعیت اتفاق نیفتاده اما ریشه در ترسها و نگرانیهای ضمیرناخودآگاه او دارد. مثلا میترسد دوستان یا والدینش را از دست بدهد یا از اینکه آسیبی به کسانی که دوستشان دارد، وارد شود میترسد. در چنین مواردی نمیتوان کودک را دروغگو خطاب کرد بلکه باید ریشه اصلی اضــطـــراب و ترسهای او با کمک یک روانشناس متخصص کودک شناسایی و درمان کرد.