رنگ درمانی – شفا با رنگ ها

رنگ ها و شرایط نوری می توانند تاثیر مثبت یا منفی بر خلق و خوی ما داشته باشند و بر سلامتی ما تاثیر بگذارند. بسیاری از افراد در ماه های پاییز و زمستان به دلیل کمبود نور از حالت مالیخولیایی و افسردگی رنج می برند زیرا روزها کوتاه تر و تاریک تر می شوند.

در زمینه طب جایگزین، نوعی درمان جامع وجود دارد که به تأثیر رنگ ها بر روان و روح ما و همچنین بر ارگانیسم انسان می پردازد: این به اصطلاح رنگ درمانی است که تحت نام کروموتراپی نیز شناخته می شود.

هدف و تاثیر رنگ درمانی

هدف رنگ درمانی هم درمان (همراهی) مشکلات جسمی و روانی و هم پیشگیری است، یعنی پیشگیری از بیماری ها از طریق تأثیر روانی و انرژی رنگ ها. رنگ درمانی برای حمایت از سرزندگی ما و تحریک قدرت خود درمانی بدن در نظر گرفته شده است. تأثیر رنگ‌ها نه تنها از طریق چشم‌ها، بلکه از طریق امواج پرانرژی که بر سیستم عصبی رویشی ما (VNS) تأثیر می‌گذارند، احساس می‌شود. ANS یک سیستم عصبی خودمختار است که بدون کنترل ارادی مسئول فرآیندهای حیاتی در ارگانیسم مانند تنفس، فعالیت قلبی، هضم و متابولیسم است.

هر فردی یک درک رنگ کاملا فردی دارد و وظیفه رنگ درمانگر این است که انتخاب رنگ خاصی را برای کاربرد درمانی انتخاب کند. در طول یک جلسه درمانی، به عنوان مثال، بیمار با نور رنگی انتخاب شده برای او تحت تابش قرار می گیرد تا علائم وی کاهش یابد. هر رنگی طیف وسیعی از اثرات خود را دارد.

بنابراین رنگ زرد نشان دهنده نشاط، سبز به معنای خلاقیت، آبی اثر تسکین درد دارد و باعث بهبودی می شود و قرمز اثر احیا کننده و تحریک کننده دارد. با این حال، این تنها چند نمونه از تأثیر رنگ ها بر افراد است.

انواع تکنیک های رنگ درمانی

در رنگ درمانی راه های مختلفی برای انجام درمان وجود دارد. بسیاری از تکنیک‌های مختلف کروموتراپی توسعه یافته‌اند، مانند درمان مریدین رنگ، سوراخ کردن رنگ، که ترکیبی از طب سوزنی و رنگ‌ها است، درمان با هاله-سوما، لیوان‌های رنگی، غذاها و نوشیدنی‌های انتخابی یا پرتوهای رنگی. عواملی مانند طراحی داخلی ما یا استفاده از نور رنگی در چهاردیواری خودمان تاثیر مثبت یا منفی بر زندگی و سلامت ما دارد. آموزه های فنگ شویی آسیایی همچنین به استفاده از نور و رنگ در محل زندگی می پردازد.

 

رنگ درمانی یا کروموتراپی

امروزه روش درمانی جایگزین رنگ درمانی با نام های رنگ درمانی یا کروموتراپی نیز شناخته می شود. هاینز شیگل، طبیعت شناس آلمانی، کتاب «رنگ درمانی» خود را در سال 1979 منتشر کرد که همچنان علاقه زیادی را برانگیخته است. تمرکز کار او، از جمله، خوددرمانی با نور درمانی است. برای استفاده فوری، این کتاب شامل فیلترهای رنگی بود که خوانندگان علاقه مند می توانستند به چراغ های رومیزی خود وصل کنند.

در این میان، تکنیک های مختلفی در زمینه رنگ درمانی ایجاد شده است. به عنوان مثال، یکی از تکنیک‌ها، سوراخ کردن رنگ است که توسط پیتر ماندل، متخصص طبیعی، پایه‌گذاری شد. برخی از نقاط طب سوزنی مستقیماً با یک لامپ رنگی روشن می شوند.

رنگ درمانی: نور و رنگ ها در زندگی روزمره

نور و رنگ ها در محیط ما اهمیت اساسی دارند. رنگ های سیگنال در ترافیک یا رنگ ها برای جهت یابی استفاده می شوند، به عنوان مثال به عنوان یک سیستم کدگذاری رنگ. هر کس همچنین رنگ(های) مورد علاقه شخصی خود را دارد که اغلب در لباس، اشیاء روزمره و در طراحی و اثاثیه خانه منعکس می شود. در تبلیغات نیز از رنگ ها به صورت هدفمند برای جلب توجه و تحریک رفتار خرید ما استفاده می شود.

رنگ‌ها در زندگی روزمره همیشه و همه جا تأثیر می‌گذارند، تأثیر خودآگاه یا ناخودآگاه بر بدن و ذهن ما دارند، احساسات را برمی‌انگیزند و می‌توانند بهزیستی را بهبود بخشند.
پیاده روی در طبیعت یک تجربه رنگی فشرده را ارائه می دهد، به خصوص در تابستان، زمانی که جنگل و مراتع به رنگ سبز قوی ظاهر می شوند، گل ها شکوه رنگارنگ خود را آشکار می کنند و خورشید زرد در آسمان آبی می درخشد. چنین تأثیرات رنگی می تواند تأثیر آرامش بخش داشته باشد و تأثیر مثبتی بر رفاه ما داشته باشد.
هر رنگ دارای طول موج خاصی است و بنابراین نوع متفاوتی از انرژی ساطع می کند که سپس بر بدن و ذهن ما تأثیر می گذارد. رنگ درمانی جایگزین پزشکی نیز بر اساس این بینش ها در مورد مکانیسم های عمل رنگ های فردی بر روی بدن، ذهن و روح است. او از انرژی رنگ ها برای رسیدگی به شکایات استفاده می کند و سپس از آنها به صورت هدفمند استفاده می کند.


رنگ ها چگونه جذب بدن انسان می شوند؟

رنگ ها به دو صورت جذب بدن انسان می شوند: از طریق چشم و از طریق پوست.

در ابتدا، چشم ها فقط سه رنگ اصلی آبی، قرمز و زرد را تشخیص می دهند. محرک‌های رنگی ثبت‌شده از طریق اعصاب بینایی به مغز منتقل می‌شوند و فقط همه تغییرات رنگی ممکن دیگر از سه رنگ اصلی با هم مخلوط می‌شوند تا پس از آن به چشم ارسال شوند. به این ترتیب ما می توانیم تمام جنبه های رنگ ممکن را در درجه بندی های مختلف درک کنیم.
رنگ همچنین می تواند از طریق پوست، بزرگترین اندام حسی ما، جذب شود. اطلاعات رنگ مستقیماً از طریق پوست به خون و سیستم لنفاوی می رسد و در سراسر بدن پخش می شود.

بنابراین رنگ ها از طریق چشم و مغز و همچنین از طریق سلول های بدن جذب می شوند.

 


درک رنگ ها چگونه بر ارگانیسم ما تأثیر می گذارد؟

طیف رنگی نور قابل مشاهده برای انسان از هفت رنگ رنگین کمان تشکیل شده است: قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش. هر رنگ از طول موج و انرژی معمولی تشکیل شده است که می تواند به بدن منتقل شود و اثر خاصی ایجاد کند. رنگ درمانی از این مکانیسم‌های عمل استفاده می‌کند و رنگ‌هایی که به‌صورت جداگانه انتخاب شده‌اند در حوزه‌های کاربردی خاص استفاده می‌شوند.

اثرات روانی رنگ ها:

رنگ ارتعاش، انرژی و ماده است – رنگ علاوه بر این ویژگی های فیزیکی، خلق و خوی روانی نیز ایجاد می کند. سطح روانی اثر رنگ از طریق مشاهده رنگ ها رخ می دهد.

بیش از 80 درصد از تمام تأثیرات حسی که توسط مغز ما ثبت، پردازش و منتقل می شود، به حس بینایی ما مربوط می شود. حدود 11 درصد مربوط به حس شنوایی و تنها حدود 3.5 درصد بر حس بویایی است.

هنگامی که نور با طول موج مشخصی به شبکیه چشم برخورد می کند، رنگ ها به عنوان تأثیرات حسی درک می شوند. گیرنده های خاصی روی شبکیه، میله ها و مخروط ها وجود دارد. در حالی که میله ها فقط تضاد سیاه و سفید را تشخیص می دهند، مخروط ها سه رنگ اصلی آبی، قرمز و زرد را تشخیص می دهند.

محرک‌های رنگی ثبت‌شده از طریق اعصاب بینایی به مغز منتقل می‌شوند و فقط همه تغییرات رنگی ممکن دیگر از سه رنگ اصلی با هم مخلوط می‌شوند تا پس از آن به چشم ارسال شوند. به این ترتیب ما می توانیم تمام جنبه های رنگ ممکن را در درجه بندی های مختلف درک کنیم. دیدن واقعی در نهایت در مغز اتفاق می افتد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *